آزیتا حسینزاده عطار | شهرآرانیوز؛ برای همه ما پیش میآید که گاهی در زندگی به ضعیفترین و تسلیمترین آدم زندگیمان تبدیل میشویم. شاید دلمان بخواهد زمین دهن باز کند و ما را با همه فکرمشغولیهایمان فرو ببرد یا اینکه ساعتها کنجی کز کنیم و چشممان را بدوزیم به یک نقطه و بگذاریم فکرها همینطور در اتوبان ذهنمان عبورومرور کنند.
زندگی زمانهای بسیاری برای به چالش کشیدن ما دارد. موقعیتهایی که در آن همهچیز پیچیده، مبهم و غیرقابل پیشبینی است. مهم است که در این شرایط سخت بهترین تصمیم را بگیریم. بسیاری از افراد در چنین لحظاتی عجولانه عمل میکنند یا دچار سردرگمی میشوند یا تصمیم درستی نمیگیرند که حاصل آن فقط پشیمانی است.
در مقابل آن کسانی هستند که توانایی تصمیمگیری درست در شرایط بحرانی دارند. آنها در این شرایط نهتنها از بحران عبور میکنند بلکه میتوانند از دل سختیها فرصتهای تازهای بسازند. این گزارش با بهرهمندی از صحبتهای دکتر حسین سلیمانپور، روانشناس، قرار است کمک کند بهترین تصمیم را بگیرید و علاوه بر آن به کسی که در چنین شرایطی دچار مشکل شده است کمک کنید.
در شرایط بحرانی، مثل از دست دادن شغل، رویارویی با مشکلات مالی، بیماری یا بحرانهای خانوادگی، زمان محدود، منابع کم و فشارهای روانی بالا هستند. همین باعث میشود تصمیم درست یا غلط اثرات بلندمدت و گاهی برگشتناپذیری داشته باشد. یک تصمیم درست در بحران نهتنها میتواند مشکل را حل کند، بلکه باعث رشد فردی، افزایش اعتمادبه نفس و حتی تغییر مثبت در مسیر زندگی میشود. در مقابل، یک تصمیم غلط میتواند پیامدهای سنگینی داشته باشد. به همین دلیل، یادگیری روشهای درست تصمیمگیری در شرایط سخت، یک سرمایهگذاری حیاتی برای هر فرد است و بستگی به چند علت دارد.
حتی توانایی عبور از شرایط بحرانی برای افرادی با تیپهای شخصیتی مختلف، متفاوت است. پس بهتر است بدانید بعضی از تیپهای شخصیتی و ژنتیکی در برخورد با مسائل آسیبپذیرتر هستند. همچنین شرایط جسمی و بیماریها هم روی این موضوع اثرگذار است، مانند:
هیجانمدار سالم: برای عبور از ضعفی که روحشان را فرا گرفته است، نماز میخوانند، حرم میروند، با گوشی بازی میکنند یا میخوابند که این موارد مانند مسکن عمل میکند و مسئله را حل نمیکند.
هیجانمدار ناسالم: زمانی که در شرایط سخت قرار میگیرند سیگار میکشند، مشروب میخورند، میزنند، میشکنند، قهر میکنند، تکه میاندازند و نیشوکنایه میزنند که سبب ایجاد مسائل جدید میشود.
مسئله مدار سالم: اول سراغ راهحلهای هیجانمدار سالم میروند و بعد از آن پیگیر راهحلی برای حل مسئله میروند.
مسئلهمدار ناسالم: این دسته از افراد مسئله را از راه ناسالم حل میکنند مثلا شاید خودکشی کنند یا طلاق بگیرند یا راهکارهایی خطرناک ... را برای عبور از بحران انتخاب میکنند.
نکته: در مواردی که فرد در رویارویی با چند مسئله بحرانی دچار افکار منفی، درد گردن یا تپش قلب شود باید سراغ روانپزشک برود و دارو استفاده کند.
تصمیمهای شتابزده اغلب از دل احساسات شدید بیرون میآیند. برای جلوگیری از این اشتباه حواستان به این موارد باشد تا کمتر اسیر هیجان لحظهای شوید.
اگر امکان دارد، تصمیم را یک روز به تعویق بیندازید.
اگر مجبورید سریع واکنش نشان دهید، تصمیمی کوچک و موقتی بگیرید، نه انتخابی که آینده شما را تعیین کند.
قبل از اجرای تصمیم، معیارهایی مثل هزینه، زمان و هماهنگی با ارزشها را دوباره بررسی کنید.
در شرایط مشابه چه تصمیمی گرفتهام؟ چه چیزی درست بود و چه چیزی غلط؟
در رویارویی با فردی که دچار بحران است بهتر است بگوییم اطرافیان چه کارهایی را انجام ندهند. زیرا مهمترین کاری که میتوانند برای فرد انجام دهند این است که فرد را به حال خودش بگذارند که بتواند به تنهایی یا با کمک یک متخصص روانشناس مسئله را حل کند.
به یاد داشته باشید، حمایت کردن شامل تشویق و امید دادن است. غالبا اینکه با فرد به زبانی مکالمه کنید که برایش قابل درک باشد و بتواند در یک حالت افسردگی روحی پاسخ دهد، بسیار مهم است. برای شروع مکالمه با فردی که به افسردگی یا ضعف در روحیه دچار شده است، بهتر است از این جمله استفاده کنید:
من احساس کردم که مسئلهای برای تو پیش آمده است. اگر نیاز به کمک داری من در کنارت هستم.
تمام و کمال به حرفهایش گوش دهیم. مانند مشاوری که کاملا حواسش به مراجع است. بدون اینکه قضاوت، سرزنش یا راهکار ارائه دهیم یا در حین صحبت حواسمان به جاهای دیگر باشد.
وقتی صحبتهای او تمام شد، همان صحبتهای خودش را برای او بازگو کنیم و بپرسیم آیا اینها را گفتی و من صحبتهای تو را درست برداشت کردم؟ اگر پاسخش مثبت بود این یعنی او آمادگی برای مراحل بعدی دارد.
زخمهای روانی او را پانسمان کنیم. این سؤال را از او بپرسیم که الان چه حسی داری؟ خشم، ترس، اضطراب و ناامیدی؟
حس او را درک کنیم و بگوییم با این مسئله حق داری که در این حس و حال باشی.
این افراد باید درک شوند و اغلب نباید راهکار دهیم. اگر با همین مراحل حالش خوب شد که شد و اگر نشد باید به مشاور مراجعه کند.
اگر خود فرد نخواهد هیچ کاری نمیتوانیم برای او انجام دهیم.
میتوانیم به او پیشنهاد دهیم که ما یک تیم کوهپیمایی داریم یا برای صرف بستنی میرویم که اگر خواست همراهمان شود.
اگر همکارش هستیم به او بگوییم که این هفته میتوانی کمتر کار کنی یا روزهایی را نیایی.
مهم است که برای حل مشکل افراد از تیپ شخصیتی آنها مطلع باشیم تا بتوانیم به او کمک کنیم.
اگر حس کردید که فرد حالش خوب نیست یا افکار خودکشی دارد باید حتما به خانواده فرد اطلاع دهید و حواستان بیشتر به او باشد و به او سر بزنید.